فقط چند ساعت مونده
فردا تا قبل ظهر دیگه در من نیستی.... با من و در کنار منی!!!
من و بابایی بیداریم. چندتایی عکس یادگاری گرفتیم..
بابایی کمی ناراحته... براش دعا کن فرشته کوچولوی مامان تا دلش آروم بگیره. نمیدونم چرا برای اون چند ساعتی که نمیشه ببینمش دلم تنگه از حالا....
من سعی میکنم خوب باشم، که به بقیه استرس وارد نکنم. اما آشوبی تو دلم برپاااست!!
خودت میدونی چقدر دوست دارم. میوه ی دلم خدا با ماست.
بیقراره دیدنتم... من فردا مادر میشم... تو این لیاقت رو بهم هدیه دادی... به خاطر فردا و تمام لحظه های بعد از فردا که با تو رقم میخوره خوشحالم و اشک شوق میریزم... توصیف نشدنیه! فرشته ی آسمونیم به خاطر همه ی روزهای خوبی که تو این 9 ماااه برام ساختی ازت ممنونم...
دوست دارم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی